مدلهای اندازه گیری بهره وری (سیستم مدیریت بهره وری)

Productivity Measurement Models


diagnosis-banner

Productivity Measurement Models
Productivity Management System




    اقتصاد دانان، مدیران، حسابداران و مهندسین برای اندازه گیری بهره وری در سطح موسسات و سازمانها از مدلهای مختلف اندازه گیری بهره وری استفاده می نمایند، استفاده از مدلهای مختلف برای اندازه گیری بهره وری به لحاظ اهداف، دیدگاهها و نیازمندیهای هر یک از این گروه ها می باشد و قضاوت در مورد شایستگی این مدل ها با توجه به شرایط کاری استفاده کنندگان صورت می گیرد اما مسئله مهم این است که تمامی مدلهای مطرح برای اندازه گیری بهره وری بایستی ساده، علمی و قابل فهم باشند.
    در راستای دستیابی با مدل یا مدل های مناسب جهت اندازه گیری بهره وری، اولین گام شناخت مدلهای موجود می باشد که از مراحل زیر تشکیل شده است:
      1. مطالعه و مقایسه مدلهای موجود بر اساس معیارهای مختلف
      2. طبقه بندی و مشخص نمودن مدل های برتر بر اساس معیارهای مختلف
      3. تجزیه و تحلیل محدودیت ها و نقاط قوت مدلهای انتخاب شده
      در این راستا مرحله اول گام شناخت مدلهای موجود یعنی مطالعه و مقایسه مدلها را مورد بررسی قرار می دهیم. جدول ذیل دسته بندی انواع مدلهای بهره وری شناخته شده تا کنون را نشان می دهد.

      مدلهای مختلف بهره وری

      1- بر اساس معیارهای بهره وری کل و عوامل کل و جزئی

      1-1- مدلهای جامع

      1-1-1- سومانث

      1-1-2- مدل اندازه گیری بهره وری گروهی

      1-2- مدل های شاخص

      1-2-1- کندریک – کرایمر

      1-2-2- کریگ – هریس

      1-2-3- هاینس

      1-2-4- APC (مرکز بهره وری امریکا)

      1-2-5- تیلور دیویس

      2- بر اساس شاخص های مالی

      2-1- گلد

      2-2- آگراوال

      2-3- لاولر

      2-4- مائو

      2-5- قیمت تمام شده

      2-6-QPA

      3- بر اساس ساختار

      3-1- کوروساوا

      4- بر اساس تابع تولید

      4-1- کاب داگلاس

      4-2- قابلیت ثبات جایگزینی (CES)

      4-3- قابلیت متغیر جایگزینی (VES)

      همانگونه که در جدول مشخص شده است، مدلهای بهره وری در چهار دسته اصلی طبقه بندی می شوند که به شرح ذیل می باشند:

    1- مدل های بر اساس معیارهای بهره وری کل، عوامل کلی و عوامل جزئی:

      مدلهای مزبور مدلهایی هستند که برای اندازه گیری بهره وری موسسات، ارتباط بین خروجی های کل و یا ارزش افزوده سیستم به کل ورودیها و یا تک تک ورودیهای مورد استفاده در سیستم بکار می روند.
      مدلها بر اساس معیارهای بهره وری کل، عوامل کلی و عوامل جزئی خود در دو دسته قرار می گیرند که عبارتند از:

    1-1- مدلهای جامع :

      مدلهای مذکور بهره وری موسسه را با یک شاخص کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و معمولاً عوامل و پارامترهای مختلف کمی و کیفی را جمع بندی می نمایند. مدلهایی که در رده مدلهای جامع قرار می گیرند عبارتند از:

    1-1-1- مدل سومانث (مدل بهره وری کل):

      این مدل اثر تمام ورودیها و خروجیها را نشان می دهد و نه تنها در سطح موسسه به عنوان ابزاری جمعی، بلکه در سطح عملیاتی نیز بکار برده می شود. مدل مذکور نه تنها شاخص بهره وری کل را برای کنترل مورد خاص تعیین می کند با استفاده از محاسبه شاخصهای بهره وری جزئی بلکه می تواند منابعی که باید میزان بهره وری به کمک آنها بهبود یابد را نیز مشخص نمود. این مدل علاوه بر استفاده در کارخانجات، قابلیت استفاده در موسسات خدماتی را نیز دارا می باشد. شاخص بهره وری کل در این مدل به صورت زیر تعریف می گردد.

        کل خروجی های سازمان
        = بهره وری کل(TP)
        کل ورودی های سازمان

      که ورودیها و خروجیها به صورت ذیل مشخص می گردند:
      سایر درآمدها+ بهره اوراق قرضه+ سود سهام+ ارزش محصولات نیمه ساخته+ ارزش محصولات تولید شده= خروجیها
      سایر هزینه ها+ سرمایه (ثابت و در گردش)+ انرژی+ مواد و قطعات خریداری شده+ نیروی انسانی = ورودیها
      در این مدل علاوه بر شاخص بهره وری کل، شاخصهای بهره وری کل به ازای هر محصول و همچنین شاخصهای بهره وری جزئی هر محصول با توجه به هر یک از ورودیهای ذکر شده در بالا محاسبه می گردد. واضح و مشخص است که شاخص بهره وری کل برابر با شاخص بهره وری کل به ازای تک تک محصولات می باشد.
      توجه: در این مدل کلیه ارزشهای خروجیها و ورودیهای مدل بر اساس قیمت های سال پایه محاسبه می گردند.

    1-1-2- مدل اندازه گیری بهره وری گروهی:

      در این مدل شاخصهای بهره وری مناسب برای بخش مهندسی، فروش و تولید توسط گروه های مجری سیستم بهره وری تعریفی می شود و مجریان کمیته ای تشکیل می دهند تا اجرای سیستم را پیگیری نمایند. هدف این مدل ارائه بازخورد عملکرد افراد به آنهاست تا بتوانند موقعیتهای خود را بهتر بشناسند. اجرای این مدل بدون پشتیبانی مدیریت و کارکنان موفقیت آمیز نخواهد بود. این مدل در پنج مرحله به اجرا در می آید و برای سازمان هایی که می خواهند مدل بهره وری فعلی را بهبود دهند مناسب می باشد.

    1-2- مدلهای شاخص:

      دسته دیگری از مدلها، که در رده مدلهای طراحی شده بر اساس معیارهای بهره وری کل، عوامل کلی و جزئی قرار می گیرند. مدلهای شاخص می باشند. در این روش کسری که صورت آن ستانده (خروجی) و مخرج آن نهاده (ورودی) است، میزان بهره وری داده ها را نشان می دهد. مدلهایی که در رده مدلهای شاخص قرار می گیرند عبارتند از:

    1-2-1- مدل کندریک – کرایمر:

      شاخصهای بهره وری تعریف شده در این مدل اصولاً بر سه نوع می باشند که عبارتند از:
      الف ) شاخص بهره وری کل:

        خروجی ها
        = شاخص بهره وری کل (TP)
        ورودی ها


      ب) شاخص بهره وری عوامل کل :

        خروجی خالص
        = شاخص بهره وری عوامل کل (TFP)
        ورودی عوامل کل


        داده های واسطه ای (خدمات، انرژی، مواد) - خروجی = خروجی خالص
        ورودی سرمایه + ورودی نیروی کار = ورودی عوامل کلی


      ج) شاخص بهره وری جزئی :

        خروجی (خالص یا ناخالص)
        = شاخص بهره وری نیرو کار
        ورودی نیروی کار


        خروجی (خالص یا ناخالص)
        = شاخص بهره وری سرمایه
        ورودی سرمایه


        خروجی (خالص یا ناخالص)
        = شاخص بهره وری مواد
        داده های واسطه ای


      در تمامی شاخص های تعریف شده در این مدل ارزش ها به قیمت سال پایه محاسبه می گردند. بدیهی است چنانچه اثرات تغییرات قیمت بر ورودیها و خروجیها در نظر گرفته نشود، اندازه گیری و تحلیل شاخصهای بهره وری کلی و جزئی نتایج گمراه کننده ای را به همراه خواهد داشت.
      از ویژگی های این مدل آن است که بهره وری کلی و جزئی را توامان مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، و غالباً توسط مدیران رده بالای موسسه مورد استفاده قرار می گیرد.

    1-2-2- مدل کریگ – هریس:

      شاخص بهره وری کلی تعریف شده در این مدل بصورت زیر می باشد.

        خروجی کل
        = بهره وری کلی
        خدمات و سایر کالاها+ مواد و قطعات + سرمایه + نیروی کار


      خروجیهای تعریف شده در این مدل عبارتست از مجموع ارزش فروش محصولات تولید شده و بهره اوراق قرضه و اوراق بهادار. در این مدل نیز ورودیها و خروجیها بر اساس قیمت های دوره پایه بیان می شوند. همچنین در این مدل موجودی نیمه ساخته در محاسبه خروجیهای سیستم در نظر گرفته نمی شود. ورودی کالا و خدمات در این سیستم به تمام منابع ورودی به جز نیروی کار، سرمایه و مواد اولیه اطلاق می گردد.

    1-2-3- مدل هاینس:

      هاینس به طور خلاصه دلیل اندازه گیری بهره وری در سطح سازمانها را نیز به اندازه گیری و بهبود کارکردها می داند. هاینس عقیده دارد که یک موسسه برای دستیابی به بهره وری تولید بایستی گسترش فعالیتهای مدیریتی را مد نظر قرار دهد. در این مدل خروجیها فقط محصول تولید شده نهایی می باشند و ورودیهای آن همانند مدل کریگ و هریس است. در این مدل نیز همانند سایر مدلهایی که دسته بندی مدلها در گروه مدلهای شاخص قرار می گیرند ورودیها و خروجیها به قیمت های سال پایه محاسبه می گردد.

    1-2-4- مدل مرکز بهره وری در آمریکا (APC):

      این مدل، امکان تحلیل سود دهی را بر حسب دو جزء اساسی آن یعنی بازیافت قیمت و بهره وری فراهم می کند بدین سان این مدل حلقه ارتباطی تحلیل بهره وری و صورتحساب سود و زیان است در این مدل داریم:

      عامل بازیافت X بهره وری =

      قیمت ها

      X

      مقادیر خروجی

      =

      قیمت ها X مقادیر خروجی

      =

      کل فروش

      = سود دهی

      هزینه های واحد

      مقادیر ورودی

      هزینه های واحد X مقادیر ورودی

      کل هزینه ها



      در مدل فوق، مقادیر خروجیها و ورودیها برای هر سال در قیمتهای پایه ضرب می شوند تا شاخص بهره وری بدست آید، همچنین قیمتها و هزینه های واحد برای هر سال در مقادیر سال جاری ضرب می شوند و در نتیجه شاخص عملکرد بازیافت قیمت حاصل می شود.

    1-2-5- مدل تیلور – دیویس:

      در مدل بهره وری ارائه شده توسط تیلور و دیویس شاخص بهره وری عوامل کل مورد محاسبه قرار می گیرد که بصورت زیر بیان شده است:

        خروجی های خالص (ارزش افزوده)
        = شاخص بهره وری
        ورودی سرمایه و نیروی کار

      این مدل همانند مدل های کندریک - کرایمر و کریگ – هریس یک مدل بهره وری کلی نیست بلکه مدل بهره وری عوامل کل است. تفاوت این مدل با مدل های دیگر این است که در این مدل مواد اولیه و خدمات خریداری شده از خارج سازمان از صورت کسر کم شده است؛ چراکه واقعاً معلوم نیست ثمره کار و تلاش دیگران بتواند مشخص کننده بهره وری تلاش ها در شرکتی دیگر باشد.

    2- مدلهای با گرایش مالی:

      این مدلها، موسسه را از جهت تست های مالی، مسائل بودجه و هزینه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. در این مدلها اکثر شاخصها بر اساس سود و نرخ بازگشت سرمایه طراحی گردیده و مورد نظر مدیران ارشد و صاحبان سهام موسسات می باشند. در اینجا به معرفی اجمالی مدلهای شناخته شده با گرایش های مالی می پردازیم:

    2-1- مدل گلد:

      همانگونه که قبلاً در معرفی مدلهای مالی اشاره شد مدل گلد نیز بر نرخ بازگشت سرمایه تاکید داشته و سود را با پنج عامل ویژه عملکرد مرتبط می سازد که این پنج عامل عبارتند از:
      • قیمت واحد محصول
      • هزینه های واحد محصول
      • استفاده از تجهیزات
      • بهره وری تجهیزات
      • تخصیص منابع سرمایه بین سرمایه ثابت و سرمایه در گردش
      در این مدل از طریق ادغام پنج عامل فوق، شاخص بهره وری بر اساس نرخ بازگشت سرمایه به صورت زیر محاسبه گردید:

      سرمایه ثابت

      x

      ظرفیت

      x

      خروجی

      ]x

      کل هزینه

      -

      درآمد کل

      =[

      سود

      کل سرمایه گذاری

      سرمایه ثابت

      ظرفیت

      خروجی

      خروجی

      کل سرمایه گذاری


      ویژگی های مدل گلد عبارتست از:
      • سیستم را از جنبه مالی می سنجد
      • بر برگشت سرمایه تاکید دارد
      • برای صاحبان سهام و مدیریت ارشد سازمان کاربرد دارد
      • پارامترهای تکنولوژی و فنی را در نظر نمی گیرد.
      • بهره وری منابع تولیدی را بطور جزئی در نظر نمی گیرد
      • پارامترهای کیفی را درنظر نمی گیرد

    2-2- مدل آگراوال:

      آگراوال برای اندازه گیری بهره وری از چهار نسبت مالی بصورت زیر استفاده کرد:

      (

      ارزش خرید ها

      )+(d*

      درآمد فروش

      )+(c*

      ارزش افزوده

      )+(b*

      سود خالص

      (a*

      = شاخص بهره وری مرکب

      تعداد فروشنده

      تعداد مشتریان

      نفرساعت وزن داده شده

      سرمایه کل


      این شاخص نسبت اول برای صاحبان سهام، نسبت دوم برای کارکنان، سومین نسبت برای مشتریان و چهارمین نسبت برای فروشندگان مناسب می باشد، همچنین ضرایب d,c,b,a بر اساس اطلاعات گذشته و رگرسیون بدست می آیند.
      از ویژگیهای این مدل می توان به موارد زیر اشاره کرد:
      • پارامترهای فنی و تکنولوژیکی را در نظر نگرفته
      • عوامل کیفی در این مدل وجود ندارد
      • جمع آوری اطلاعات در این مدل ساده است

    2-3- مدل لاولر:

      لاولر بهره وری را یک معیار توصیفی بیان می نماید و بهره وری موسسه را متاثر از پنج عامل زیر می داند:
      • اهداف (Objectives)
      • کارآیی (Efficiency)
      • اثر بخشی (Effectiveness)
      • قابلیت مقایسه (Comparability)
      • روند پیشرفت (Trend)
      در مدل لاولر دو سطح ارزیابی اولیه و ثانویه برای بهره وری مشخص می گردد. سطح اولیه در رابطه با بهره وری درآمد کل و سطح ثانویه در رابطه با بهره وری سود می باشد.

    2-4- مدل مائو:

      مائو روش بودجه بندی سرمایه را در ارزیابی بهره وری ارائه نمود و اعلام کرد که بهره وری یک پروژه صرفه جویی در اقلام محسوس و غیر محسوس می باشد. روش مائو یک نرخ بازگشت سرمایه گذاری برای هر پروژه بدست می آورد و پروژه ها را بر اساس آن رتبه بندی می کند، معیار قبولی یا ردی پروژه بستگی به نرخ بازگشت آن و حد پایین نرخ هزینه سرمایه گذاری دارد. این مدل برای موسسات صنعتی کاربرد زیادی ندارد ولی برای سازمانهایی که بخشی از اموال خود را برای مصارف موردی اختصاص می دهند و استفاده عمومی ندارند، کاربرد دارد.

    2-5- مدل قیمت تمام شده(QPR):

      این مدل یکی از روش های غیر مستقیم ارزیابی بهره وری می باشد، این روش توسط آدام ارائه شده و هزینه تمام شده فرآیند و دوباره کاریها را برای محاسبه تغییرات کیفیت در سازمان بطور مجزا در نظر گرفته است:

      تعداد اقلام که رد نشده اند

      = QPR

      [ هزینه بازسازی * تعداد ضایعات ] + [ هزینه ساخت * تعداد کل اقلام ]


      از جمله مشکلات این مدل می توان به مشکل بودن محاسبه هزینه بازسازی ضایعات و تعیین دوره بازسازی ضایعات اشاره کرد. همچنین این مدل یک مدل بهره وری جزئی است و مفاهیم اصلی شاخص های بهره وری و عملکرد در آن مطرح نشده است.

    2-6- مدل ارزیابی سریع بهره وری (QPA):

      این مدل عملکرد موسسه را از نظر بهره وری و سودآوری تجزیه و تحلیل می کند. در این مدل با توجه به اهداف مورد نظر، شاخص های بهره وری محاسبه شده و زمینه های پر اهمیت که بایستی در برنامه بهبود قرار گیرند معین می شوند. سپس این زمینه ها، اولویت بندی می شوند و برنامه های بهبود در سطح موسسه تنظیم و اجرا می گردد.
      از ویژگیهای مدل QPA می توان به موارد زیر اشاره کرد:
      • بهره وری و سودآوری را توام در نظر می گیرد
      • بهره وری کلی و جزئی را در نظر می گیرد
      • پارامترهای کیفی، فنی و تکنولوژیکی را مد نظر قرار می دهد

    3- مدلها بر اساس ساختار:

      مدلهایی هستند که بر مبنای اهداف سازمانی و سطوح مختلف سازمان، ترکیبی از مدلهای مناسب را انتخاب می نمایند. این مدلها برای مهندسان و کارشناسان موسسات صنعتی کاربرد دارند. در اینجا به معرفی اجمالی مدلهای شناخته شده با گرایشهای ساختاری می پردازیم:

    3-1- مدل کوروساوا:

      ساختار سیستم ارزیابی بهره وری کوروساوا بر مبنای سلسله مراتب تصمیم گیری می باشد و به صورت زیر معرفی می گردد:

      مقدار واقعی

      *

      مقدار برنامه ریزی شده

      *

      مقدار استاندارد

      =

      مقدار واقعی

      مقدار برنامه ریزی شده

      مقدار استاندارد

      مقدار تئوری

      مقدار تئوری (مطلوب)



      ویژگیهای مدل کوروساوا عبارت است از:
      • اهداف بلند مدت و کوتاه مدت را در بر می گیرد
      • پارامترهای کیفی را درنظر نمی گیرد
      • مفهوم مدل بیشتر با شاخص کارآیی انطباق دارد
      • در سطح مدیران ارشد و میانی کاربرد دارد

    4- مدلهای بر اساس تابع تولید :

      در این مدلها یک فرمول ریاضی جهت بیان ارتباط بین عوامل اصلی تولید نظیر نیروی کار، سرمایه و تکنولوژی ارائه می شود. اساس این مدلها ترکیبی از مفاهیم ریاضی و اقتصادی هستند که خروجی را به عنوان تابعی از عوامل ورودی در نظر می گیرند. این مدلها بیشتر در مراکز تولیدی با محصولات و عوامل تولیدی متنوع و با سطوح جانشینی خاص خود، کاربرد دارند. در اینجا به معرفی اجمالی مدل های شناخته شده با گرایش های ساختاری می پردازیم:

    4-1- مدل کاب – داگلاس:

      در این مدل خروجی سیستم بصورت تابع ساده ای از ورودیهای سیستم که در اینجا نیروی انسانی، سرمایه و تکنولوژی در نظر گرفته شده اند، تعریف می گردد. از مشخصه های این توابع ثابت بودن بازده ها و متغیر بودن کلیه عوامل است. در این مدل مواد و قطعات مصرفی جزء ورودیهای سیستم به حساب آورده نشده است.

    4-2- مدل قابلیت ثابت جایگزینی (CES):

      در این مدل، همانند مدل کاب - داگلاس، نیروی انسانی، سرمایه و تکنولوژی به عنوان ورودیهای سیستم در نظر گرفته می شوند و ارزش افزوده به صورت تابعی از این ورودیها به عنوان خروجی سیستم تعریف می گردد. در این مدل وضعیت تغییرات غیر قابل کنترل و غیر قابل پیش بینی خروجی، زمانیکه یک عامل ورودی در تولید بکار گرفته می شود، بصورت یک عامل در تابع تولید اضافه گردیده است.

    4-3- مدل قابلیت متغیر جایگزینی (VES):

      در این مدل، نفر ساعت نیروی انسانی، ارزش دفتری ناخالص سرمایه و عوامل پیشرفت تکنولوژیکی تحت عنوان ورودیهای مدل به صورت متغیرهای مستقل در تابع تولید به همراه ضرایب مربوطه آورده شده است و ارزش افزوده به عنوان خروجی مدل و متغیر وابسته معرفی می گردد.
      همانگونه که ملاحظه شد در اغلب مدلهای تولید ورودیها عبارت از: نیروی کار، سرمایه و تکنولوژی بوده و ارزش افزوده به عنوان خروجی و تابعی از ورودیها در نظر گرفته می شود که محاسبات مربوط به این توابع و ضرایب ثابت و متغیری که در این فرمولها بکار می روند بسیار مشکل و طاقت فرسا ست.
      ذکر این نکته لازم می باشد که کلیه مدلهایی که در هر یک از چهار گروه اصلی قرار گرفته اند از نظر مفاهیم اصلی، ورودیها و خروجیها دارای شباهتهای فراوانی می باشند. پس از اینکه به اطلاعات در زمینه هر یک از مدل های شناخته شده بهره وری دست یافتیم، سایر مراحلی که در مورد نحوه انتخاب بهترین مدل به آنها اشاره شده را پیاده سازی می نماییم.
      این مقاله توسط گروه آموزشی نشرعلم تدوین شده است و انتشار مجدد آن با ذکر nashrelm.com بلامانع است.
      لطفا نظرات و انتقادات خود را برای ما ارسال فرمایید