لجستیک ناب

lean logistic


Cross-Dock

لجستیک ناب




    لجستیک ناب

    تائیچی اوهنو(Taiichi Ohno) در سال 1982 در شرکت تویوتا تفکر تولید به هنگام را پایه گذاری نمود(Hirano, 2009)، وی تولید به هنگام را به عنوان یک بخش معین و صحیح در زمان دقیق و با کیفیت خوب برای حرکت به سمت تولید گروهی، تعریف نموده است.
    تلاش تولید به هنگام در جهت حذف ضایعات و کاهش موجودی ها با استفاده از ساده سازی فرایند تولید محصولات می باشد (Mehra & Inman, 1992; Golhar & Stamm, 1991). تاکید تولید به هنگام بر مواردی از قبیل کاهش زمان آماده سازی، کاهش حجم دسته تولیدی، استفاده از کانبان، برنامه ریزی دقیق تولید، تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه می باشد) Schonberger, 1986 (. تعدادی زیادی از محققین بر رابطه پیاده سازی تولید به هنگام بر دیگر پیامدها مطالعاتی انجام داده اند که برخی از آنها عبارتند از فروش و ارتباط با مشتری، کاربردهای تولید ناب (Sakakibara,1993)، تاثیر استراتژی های تولید ناب بر کارایی و بر کارایی تولید کنندگان جزئی و همچنین تحقیقات دیگری بر مزایای پیاده سازی تولیدناب بر کاهش موجودی ها، افزایش کیفیت کالاها و از این طریق منجر به افزایش کارایی شده اندFlynn at el., 1995) (.
    همچنین تعدادی از تحقیقات شواهدی بر بهبود کارایی کسب و کار از طریق استفاده از تولید ناب پرداخته اند که منجر به کسب مزایایی در منظر) (Callen at el., 2000; و افزایش کارایی بازار Germain & Toge, 1996) ( شده است.
    هدف تولید ناب حذف اتلاف ها،کاهش موجودی در جریان ساخت، افزایش سرعت مواد در زنجیره تامین، کاهش زمان آماده سازی در فرایند تولید و حمل و نقل می باشد. تولید ناب همچنین یک فرهنگ حیاتی برای کاهش اتلاف ها در سیستم لجستیک است. هزینه حمل و نقل بین 15 تا 40 درصد قیمت تمام شده محصولات را شامل می گردد، لذا با کاهش میزان موجودی ها و حمل و نقل¬های سیستم لجستیک از طریق به کارگیری تولید ناب، نقش بسزایی در کاهش قیمت تمام شده، توان رقابتی شرکت و بهبود فرایندهای کسب و کارخواهیم داشت (Goldsby & Martichenko, 2005).

    محققین با مرور دیدگاه های تحقیقات توصیفی درمورد فلسفه تولید به هنگام، اقدام به شرح سیستم کانبان، جریان حرکت محصولات در تولید به هنگام و پیشنهاداتی درجهت کاهش زمان حمل و نقل نموده اند. یکی از پیشگامان تولید به هنگام شون برگر(Schon berger) است که ساده سازی فرایند را به عنوان راهنمایی جهت پیاده سازی سیستم تولید به هنگام ارائه نموده است (Inman & Lee, 1989). در تحقیقی دیگر در سال 1993، ساکاکیبارا(Sakakibara) و همکارانش به صورت عملی و تجربی اثبات نمودند که سه عامل مستقل می توانند نقاط بحرانی و عوامل سقوط تولید به هنگام باشند، این عوامل عبارتند از مدیریت برنامه ها و مواد، ساده سازی جریان فیزیکی و مدیریت عرضه. با گذشت زمان سیستم تولید به هنگام توسعه یافته و علاوه بر فرایندهای تولیدی، وارد کلیه مفاهیم سازمانی، سیستمی و برنامه ریزی کلان شرکت ها گردید و با نام تولید ناب به محیط کسب و کار معرفی گردید. از طرفی روشتون(Rushton)، لجستیک را شامل فعالیت های تامین مواد، مدیریت مواد و توزیع مواد می داند (Rushton et al, 2006).
    همان طور که از تعاریف مشهود است، سیستم تولید ناب در حوزه های سیستم لجستیک تاثیرات شایانی دارد، بنابر این با به کارگیری فلسفه تولید ناب در سیستم لجستیک می توان تاثیر چشم گیری در فرایند های تامین مواد، مدیریت مواد و توزیع مواد حاصل کرد و از این طریق باعث افزایش کارایی سازمان در فرایند های لجستیک گردید. اگر چه لجستیک بیشتر درگیر عملیات داخلی در شرکت ها می باشد ولی از طریق اثرگذاری بر مباحث مالی، به اعضای تجاری بالا دست و پایین دست زنجیره تامین ادامه پیدا می کند و از این طریق بر برنامه ریزی های کلان شرکت تاثیر گذار می باشد. لجستیک را مدیریت موجودی ها تعریف کرده اند که در این تعریف، موجودی ها شامل سخت افزار (نیروی انسانی و مواد) و نرم افزار (اطلاعات) می¬-باشند(Goldsby & Martichenko, 2005) همچنین به جریان های فیزیکی و اطلاعاتی مواد اولیه که در مراحل مختلف تولید، تهیه مواد اولیه و همچنین توزیع محصول نهایی مربوط می شوند، لجستیک گفته می-شود و شامل مدیریت مواد(به داخل و از میان فرایند ها) و توزیع (از آخرین نقطه تولید تا مشتری) می¬باشد (Rushton et al, 2006). لجستیک دارای پنج جزء اصلی طراحی شبکه، تبادل اطلاعات، حمل و نقل مواد، موجودی، انبارش، جابجای مواد و بسته بندی است. لجستيك يك سيستم جامع نگر بوده كه هدف اصلی آن در نظر گرفتن راه حل بهينه براي رسيدن به هدف نهایی است. يعني همه ابزارها را در دسترس قرار مي دهد و آنگاه با توجه به موقعيت، تصميم مي گيرد كه از چه روش و ابزاري استفاده كند(جوان مرد، 1385).
    از به کارگیری تولید ناب در سیستم لجستیک، سیستم لجستیک ناب پدید می آید، سیستم لجستیک ناب، سیستمی است کششی با جایگزینی پیاپی محصول در محموله های کوچک، که در میان شرکت ها و تاسیسات حاضر در طول جریان ارزش مستقر می شود.( رادنژاد و موتابيان، 1384).لجستیک ناب نیازمند بعضی از انواع روش های علامت دهی مانند تبادل الکترنیکی داده ها،کانبان و اینترنت (Zylstra, 2006)، بعضی از ابزارهای هموارسازی در هر مرحله از جریان ارزش مانند هی جونکا، بعضی از شکل های ارسال پیاپی محصول در محموله های کوچک از قبیل ارتباطات میلک رانی در بسیاری از موارد می باشد و برای یکی کردن بارها درطول حلقه های جایگزینی از اشکال مختلف بارانداز متقاطع استفاده می کند (رادنژاد و موتابيان، 1384).


    مراجع:

    جوان مرد، حبیب الله، 1385،مدیریت لجستیک، جلد 1 ، نشر ویرایش
    رادنژاد، آزاده و موتابيان، کاظم،(1384)، فرهنگ اصطلاحات ناب (واژه نامه‌ای تصويری برای ناب انديشان)، نشر: آموزه.

    Flynn, B.B., Sakakibara, S., Schroeder, R.G. (1995) Relationship between JIT and TQM: practices and performance. Academyof Management Journal; Vol. 38.No. 13.pp 25–60
    Germain, R., Toge, C., Spears, N. (1996).The implications of just in time for logistics organization management and performance.Journal of Business Logistics; Vol. 17, No. 2, pp.19–34
    Goldsby, T., Martichenko, R. (2005). Lean Six Sigma Logistics. J. Ross Publishing, Inc
    Golhar D. Y., Stammc. L. (1991), the just-in-time philosophy: a literature review. International journal of production research. pp. 657-676
    Hirano, H. (2009). JIT Implementation Manual The Complete Guide to Just-in-Time Manufacturing, Second Edition. Waste and the 5S’s Taylor & Francis Group, LLC
    Inman, J.H., Lee, M. (1989). Implementation of Just-in-time Systems in US Manufacturing Firms. International Journal of Operations & Production Management. 0144-3577
    Mehra, S., Inman, R.A. (1992). Determining the Critical Elements of Just-In-Time Implementation. Decision Sciences. Vol. 23. pp. 160 – 174
    Rushton, A., Croucher, P., Baker, P. (2006). The handbook of logistics and distribution management. JS Typesetting Ltd. 3rd edition
    Sakakibara, S., Flynn, B.B., Schroeder, R.G. (1993). A framework and measurement instrument for just in time manufacturing. Production and Operations Management, Vol. 2. pp. 177–94
    Schonberger RJ. (1986). World class manufacturing: the lessons of simplicityapplied. New York, NY: The Free Press
    Zylstra, K.D. (2006), Lean Distribution, Applying Lean Manufacturing to Distribution, Logistics, and Supply Chain. John Wiley & Sons, Inc.

    این مقاله توسط گروه آموزشی نشرعلم تدوین شده است و انتشار مجدد آن با ذکر nashrelm.com بلامانع است.
    لطفا نظرات و انتقادات خود را برای ما ارسال فرمایید